مامان جونم ، نيني نشو !
سلام قشنگ مامان الهي دورت بگردم كه اين روزا چقدر شلوغ شدي ، از ديشب يه جيغاي بنفشي ميكشي بيا و ببين ، از اين حركتت واقعاً ناراحت ميشم ؛ ولي عوضش ديگه ماشا... بزرگ شدي و با بابايي 2تايي ميتونيد بريد بيرون ، ديروز من يه سر رفتم بيرون ، شما و بابايي هم رفتيد ماشين سواري ، اصلاً هم اذيتش نكردي ، البته منم زود برگشتم . حالا ماجراي امروزو گوش كن : امروز دخترعمو مهسا با اميرمهدي كوچولو كه 6 و نيم ماههست اومده بودن خونمون ، موقع اومدنشون شما خواب بودي ، ولي همينكه من اميرو بغل كردم تا باهاش بازي كنم يهو از خواب بيدار شدي ، همينكه اومدي پيش مهمونا حمله كردي به پستونكه نيني ، برا همين قايمش كرديم . يه كم ديگه گذشت اميرمهدي پستونك خ...